کیارادکیاراد، تا این لحظه: 12 سال و 5 روز سن داره
روناکروناک، تا این لحظه: 6 سال و 6 ماه و 21 روز سن داره

روزهای رویایی....DEARM ON

سومين نوروز ما با تو(2)

هفته دوم نوروز راهي اصفهان شديم و من با دلي پر از درد و افسوس و اي كاش هاي محال چشمم به مسير ولي فكرم و خيالم در گذشته اي بود كه ديگر هيچ رفتني به آن ممكن نيست و آرام آرام اشك ريختم و در دل براي تمام احساسهايي كه روزي به نام عقل و منطق زير پا گذاشتم تا مبادا كسي دلگير شود گريه كردم و افسوس خوردم كه چقدر دير فهميدم كه هيچ كس به غير از افرادي كه دلت براي آنها ميتپد ارزش اين را ندارد كه لحظه اي از وقتي را كه ميتواني با عزيزانت باشي صرف گذراندن با آنها بكني كه مبادا قانوني و رسمي زيرپا گذاشته شود ...و حالا اين منم با يك دنيا حسرت در دل كه به تمام افكار دوستانه و منطقي گذشته خود لعنت ميگويم و عزمم را جزم كرده ام كه ديگر فقط و فقط به نداي دروني دل...
19 فروردين 1394

سومين نوروز ما با تو(1)

لحظه تحویل سال 1394 هجری شمسی ساعت 2 و 15 دقیقه و 10 ثانیه روز شنبه 1 فروردین 1394 هجری شمسی بود. سال 93 با تمام تلخي و سختيهايي كه داشت تمام شد و سال 94 چه غمگينانه آغاز شد ....ولي انگار سال گذشته يك سال نبود ...روزها و شبهايي داشت كه هر كدام چندين سال براي من گذشت انگار تمامي ندارد ...من نوروزي نميبينم هر چه در فكر و خيال خود جستجو ميكنم نوروزي نيست هر چه هست از ديروز است و گذشته اي كه ديگر برنميگردد چرا هيچ حسي از نو شدن و فردايي بهتر ندارم ...با وجود اينكه ميدانم و ميشنوم كه بهاري ديگر آمده است ولي جز صداي زجه هاي دلم و فرياد هاي بي صدايي كه در گلويم بيرحمانه محكوم به دم برنياوردن ميشوند صدايي نميشنوم ...احساس ميكنم تمام بهاران...
19 فروردين 1394
1